چشم انداز تحول در حوزه علميه


 

نويسنده : عليرضا پيروزمند




 

الگوي ارزيابي و طراحي تحول در حوزه علميه
 

مقاله زير خلاصه اي است از پژوهشي چند ساله با موضوع «الگو و چشم انداز تحول حوزه علميه»؛ محصول اين پژوهش به همراه پژوهش مرتبط ديگري با عنوان «ارزيابي عملكرد فرهنگي حوزه علميه در تاريخ معاصر» به زودي از جانب دفتر فرهنگستان علوم اسلامي ارائه خواهد شد.
الگوي تحول ، منطق ارزيابي و طراحي تحول است؛ به همين دليل ، به محتواي تحول نمي پردازد اما به بيان متغيرهاي تحول و نسبت بين آنها مي پردازد، به همين دليل پيش نياز حتمي براي تحول محسوب مي شود؛ يعني راهبردها ، برنامه ها و سازمان دهي ها در چهارچوب آن معنا و تاثير مي يابد . به همين دليل فهم و تفاهم پيرامون الگوي تحول ، شرط لازم در پيگيري مؤثر رهنمودهاي گرانمايه رهبر معظم انقلاب است.

مقدمه
 

مقدمه 1: معناي الگوي تحول حوزه علميه
1ـ معناي الگو، ارائه نظام متغيرهايي كه در ارتباط با هم شكل گيري و تغييرات موضوع بر آنها تكيه دارد. الگو نمونه اي است ذهني از عينيت كه امكان شناسايي ، هدايت و كنترل تغييراتي كه موضوع براي آن طراحي شده است را فراهم مي آورد.
2 ـ در الگوي تحول حوزه نيز مي بايست با ساده سازي و انتخاب قاعده مند مهم ترين عوامل ، در فعاليت فرهنگي حوزه علميه ارتباط منطقي ميان آنها برقرار كرد، به گونه اي كه تصوير جامعي از محورهاي تاثيرگذار در فعاليت فرهنگي حوزه علميه ، اعم از عوامل دروني و بيروني پديد آيد.
مقدمه 2: ضرورت الگوي تحول حوزه علميه
الگوي تحول حوزه علميه به دليل ايجاد قابليت هاي زير ، شرط لازم در ايجاد تحول مثبت در حوزه علميه است:
1‌ـ جامع نگري در فعاليت ها
2 ـ امكان جريان هدف ، در مجموعه فعاليت ها
3 ـ امكان ارزيابي وضعيت
4 ـ قدرت نسبي در پيش بيني آينده و عدم انفعال از حوادث
5 ـ قدرت برنامه ريزي و سازمان دهي
6 ـ امكان برقراري نسبت بين درون و بيرون
بر اين اساس مقدم بر برنامه ريزي هاي مقطعي و بخشي ، ضرورتا بايد به طراحي الگوي تحول پرداخت. مقاله حاضر به ارائه پيشنهادي در خصوص اين مهم تمركز دارد.
مقدمه 3: چگونگي طراحي الگوي تحول حوزه

علميه
 

معيار طراحي الگو: يافتن متغيرهايي كه بيانگر فعاليت فرهنگي حوزه علميه است در سه سرفصل زير:
الف: چيستي فعاليت حوزه
ب: چيستي موضوع فعاليت حوزه
ج: چيستي اثر فعاليت حوزه
بر اين اساس ، دو الگوي مجزا ، براي فعاليت بيروني و دروني حوزه علميه طراحي مي شود . علت طراحي دو الگوي مجزا ، به اين خاطر است كه هر گونه تحول در درون ، زماني نتيجه بخش است كه ارتقاي عملكرد در بيرون را نتيجه دهد.
تعيين ما به ازاي «فعاليت ، موضوع فعاليت، اثر فعاليت حوزه علميه» در محيط بيرون از خود و برقراري ارتباط منطقي ميان آنها ، الگوي بيروني و تعيين ما به ازاي اين موارد در محيط دروني حوزه و برقراري ارتباط منطقي ميان آنها ، الگوي دروني را نتيجه مي دهد.
قسمت اول : الگوي تحول بيروني حوزه علميه
الف : متغيرهاي «اثر فعاليت» حوزه در بيرون
1 ـ فردسازي : ارائه مفاهيم و الگوهايي كه راهنماي فرد در زندگي شخصي او باشد. آموزه هايي كه ارتباط فرد با خدا يا ديگر افراد را تعيين مي كند.
2 ـ سازمان سازي: ارائه مفاهيم و شيوه هاي امكان ايجاد سازمان ها و نهادها را مبتني بر فرهنگ اسلامي فراهم مي آورد، مانند نهاد خانواده يا سازمان نيروهاي نظامي.
ـ سازمان : مجموعه اي است منسجم و معمولا متمركز كه با تقسيم مسؤوليت به انجام ماموريت از پيش تعريف شده اي مي پردازد.
ـ نهاد: مجموعه اي است انساني كه از يك هنجار مشترك برخوردارند، ارتباط افراد با نهاد به شكل كارمندي نيست .
3 ـ جامعه سازي : ارائه مفاهيم و الگوهايي كه امكان اداره جامعه را مبتني بر فرهنگ اسلام فراهم مي آورد. در جامعه سازي هدايت برآيند افراد ، سازمان ها و مقدورات روي هم ، مورد نظر است . مسؤوليت يا مشاركت روحانيت در شوراي نگهبان ، مجمع تشخيص مصلحت ، مجلس قانونگذاري و ورود حوزه علميه در عرصه جامعه سازي است.
ب ـ متغيرهاي «موضوع فعاليت» حوزه در بيرون
1 ـ ارائه مفاهيم عمومي : مفاهيمي كه مورد استفاده عموم مردم بوده و در دسترس عموم مردم قرار مي گيرد ، مفاهيم عمومي است ؛ همانند فراگيري حسن خلق ، رعايت حقوق ديگران.
حوزه هاي علميه از طريق ارائه لايه اي از مفاهيم عمومي كه از منابع ديني قابل دسترسي است ، در شكل گيري و هدايت فرهنگ عمومي دخالت مي كند.
2 ـ ارائه مفاهيم تخصصي : مفاهيمي كه مورد استفاده و در اختيار افراد
تحصيل كرده جامعه قرار دارد. همانند نظريه هاي اقتصادي در گردش پول و سرمايه .
حوزه علميه از طريق ارائه لايه اي از مفاهيم تخصصي كه از منابع ديني قابل دسترسي است ، در شكل گيري و هدايت فرهنگ تخصصي دخالت مي كند.
3 ـ ارائه مفاهيم بنيادي : مفاهيمي كه مورد استفاده و در اختيار نخبگان جامعه قرار دارد و تغيير آن مبدا تحول در دانش هاي تخصصي است . همانند روش استنباط احكام ، منطق صوري ، فلسفه اسلامي.
حوزه علميه از طريق ارائه لايه اي از مفاهيم بنيادي كه ـ هر چند غير مستقيم ـ از منابع ديني قابل دسترسي است ، در شكل گيري فرهنگ بنيادي جامعه دخالت مي كند.
ج ـ متغيرهاي «فعاليت» حوزه در بيرون
1 ـ ارائه نظام توصيف (باور) : حوزه علميه با تكيه بر معارف ديني به توصيف هستي ، تاريخ ، جامعه و انسان مي پردازد و از اين طريق در نظام توصيفات پايين دستي (مصاديق مربوط به هر رشته علمي) تاثير مي گذارد. «نظام توصيف» ، تعميم يافته اصطلاح «اعتقادات» در ادبيات رايج حوزه علميه است.
2 ـ ارائه نظام ارزش (اخلاق): حوزه علميه با تكيه بر معارف ديني به بيان معيارهاي اصولي در تشخيص زشتي و زيبايي مي پردازد و از اين طريق در تعيين نظام ارزش گذاري هاي انسان تاثير مي گذارد. «نظام ارزش» ، تعميم يافته اصطلاح «اخلاقيات» در ادبيات رايج حوزه علميه است .
3 ـ ارائه نظام تكليف (رفتار):
حوزه علميه با تكيه بر معارف ديني به تعيين تكليف عمل مكلفين مي پردازد و از اين طريق در شكل گيري نظام موضع گيري انسان تاثير گذار است.
دـ روش طراحي الگوي بيروني
1ـ ارتباط يافتن اوصاف «موضوع فعل فرهنگي» با «اثر فعل فرهنگي» در جدول ماتريس (الگوي اوليه تنظيمي)
2 ـ ارتباط يافتن عوامل موجود در الگوي اوليه ، با اوصاف «فعل فرهنگي بيروني حوزه (ارائه نظام توصيف يا باورها نظام ارزش يا اخلاقيات ، نطام تكليف يا رفتارهاي) به شيوه قبل
هـ الگوي ارزيابي و تحول در فعاليت هاي بيروني حوزه
هـ ـ 1 ـ الگوي اوليه (ماتريس دو بعدي)
ـ اگر اوصاف «اثر فعل فرهنگي» در بيرون را در «ستون» جدولي ماتريس و اوصاف «موضوع فعل فرهنگي» در بيرون را در سطر جدول ماتريس قرار داده و آنها را در يكديگر ضرب كنيم ، الگوي اوليه زير به دست مي آيد :

اثر فعل
  موضوع فعل

دانش بنيادي

دانش تخصصي

دانش عمومي

براي
جامعه سازي

دانش بنيادي
براي جامعه سازي

دانش تخصصي
براي جامعه سازي

دانش عمومي براي جامعه سازي

براي
سازمان سازي

دانش بنيادي
براي
سازمان سازي

دانش تخصصي
براي سازمان سازي

دانش عمومي براي
سازمان سازي

براي فرد سازي

دانش بنيادي
براي فردسازي

دانش تخصصي
براي فرد سازي

دانش عمومي
براي فرد سازي

هـ ـ 2ـ‌الگوي كامل (ماتريس سه بعدي)
با اضافه شدن سه متغير باقيمانده ، به الگوي اوليه ، الگوي كامل شكل مي گيرد.
متغيرهاي «اثر فعل» متغيرهاي «موضوع فعل» متغيرهاي« فعل فرهنگي »
فرهنگي بيروني فرهنگي بيروني بيروني
ارائه نظام توصيف (اعتقادي) نسبت به دانش هاي بنيادي براي جامعه سازي
ارائه نظام ارزش (اخلاقي) نسبت به دانش هاي تخصصي براي سازمان سازي
ارائه نظام تكليف (رفتاري) نسبت به دانش هاي عمومي براي فرد سازي
نمايش تركيب متغيرهاي فوق به شكل زير امكان پذير است:

الگوي ارزيابي و تحول در فعاليت هاي بيروني حوزه
(نظام باورها)
 

فعل

ارائه نظام توصيف (باور)

موضوع فعل

نسبت به مفاهيم بنيادي

نسبت به مفاهيم تخصصي

نسبت به مفاهيم عمومي

آثار فعل

براي جامعه سازي

ارائه نظام توصيف
نسبت به مفاهيم بنيادي
براي جامعه سازي

ارائه نظام توصيف
نسبت به مفاهيم تخصصي
براي جامعه سازي

ارائه نظام توصيف
نسبت به مفاهيم عمومي
براي جامعه سازي

براي سازمان سازي

ارائه نظام توصيف
نسبت به مفاهيم بنيادي
براي سازمان سازي

ارائه نظام توصيف
نسبت به مفاهيم تخصصي
براي سازمان سازي

ارائه نظام توصيف
نسبت به مفاهيم عمومي
براي سازمان سازي

براي فرد سازي

ارائه نظام توصيف
نسبت به مفاهيم بنيادي
براي فرد سازي

ارائه نظام توصيف
نسبت به مفاهيم تخصصي
براي فرد سازي

ارائه نظام توصيف
نسبت به مفاهيم عمومي
براي فرد سازي

الگوي ارزيابي و تحول در فعاليت هاي بيروني حوزه
(نظام اخلاق)
 

فعل

ارائه نظام ارزش (اخلاق)

موضوع فعل

نسبت به مفاهيم بنيادي

نسبت به مفاهيم تخصصي

نسبت به مفاهيم بنيادي

آثار فعل

براي جامعه سازي

ارائه نظام ارزش
نسبت به مفاهيم بنيادي
براي جامعه سازي

ارائه نظام ارزش
نسبت به مفاهيم تخصصي
براي جامعه سازي

ارائه نظام ارزش
نسبت به مفاهيم عمومي
براي جامعه سازي

براي سازمان سازي

ارائه نظام ارزش
نسبت به مفاهيم بنيادي
براي سازمان سازي

ارائه نظام ارزش
نسبت به مفاهيم تخصصي
براي سازمان سازي

ارائه نظام ارزش
نسبت به مفاهيم عمومي
براي سازمان سازي

براي فرد سازي

ارائه نظام ارزش
نسبت به مفاهيم بنيادي
براي فرد سازي

ارائه نظام ارزش
نسبت به مفاهيم تخصصي
براي فرد سازي

ارائه نظام ارزش
نسبت به مفاهيم عمومي
براي فرد سازي

الگوي ارزيابي و تحول در فعاليت هاي بيروني حوزه
(نظام تكليف)
 

فعل

ارائه نظام تكليف  (رفتار)

موضوع فعل

نسبت به مفاهيم بنيادي

نسبت به مفاهيم تخصصي

نسبت به مفاهيم عمومي

آثار فعل

براي جامعه سازي

ارائه نظام تكليف
نسبت به مفاهيم بنيادي
براي جامعه سازي

ارائه نظام تكليف
نسبت به مفاهيم تخصصي
براي جامعه سازي

ارائه نظام تكليف
نسبت به مفاهيم عمومي
براي جامعه سازي

براي سازمان سازي

ارائه نظام تكليف
نسبت به مفاهيم بنيادي
براي سازمان سازي

ارائه نظام تكليف 
نسبت به مفاهيم تخصصي
براي سازمان سازي

ارائه نظام تكليف 
نسبت به مفاهيم عمومي
براي سازمان سازي

براي فرد سازي

ارائه نظام تكليف
نسبت به مفاهيم بنيادي
براي فرد سازي

ارائه نظام تكليف
نسبت به مفاهيم تخصصي
براي فرد سازي

ارائه نظام تكليف
نسبت به مفاهيم عمومي
براي فرد سازي

سه جدول ارائه شده در كنار يكديگر سه بخش از يك الگوي واحد را تشكيل مي دهند.
قسمت دوم : الگوي تحول دروني حوزه
مشابه روند قسمت قبل ، در طراحي الگوي تحول دروني حوزه علميه تكرار مي شود.
با اين ملاحه كه تحول دروني حوزه علميه با تحول مديريت حوزه رابطه مستقيم دارد. به همين دليل متغيرهاي تحول دروني همان متغيرهاي تحول مديريت حوزه علميه است.
الف ـ متغيرهاي «اثر فعاليت» حوزه در درون
محصول فعاليت علمي ـ فرهنگي در درون حوزه علميه ارائه سه دسته علوم زير است :
1 ـ علوم توصيفي: علومي كه باور انسان را نسبت به جهان ، جامعه ، انسان شكل مي دهد همانند علم كلام ، فلسفه يا علوم ملحق به آن همچون منطق
2 ـ علوم ارزشي : علومي كه مبدا ارزش گذاري ـ حسن و قبح ـ انسان قرار مي گيرد همچون علم اخلاق يا عرفان نظري
3 ـ غلوم رفتاري : علومي كه تكليف انسان را در عمل معين مي كند همچون فقه و علوم ملحق به آن ، همچون علم اصول ، رجال ، درايه
تذكر:
1 ـ بعضي علوم ، مشترك در سه قسم هستند همانند علم تفسير قرآن ، ادبيات ، معاني بيان
2 ـ اين علوم حلقه واسطه درون و بيرون حوزه هستند . خروجي فعاليت علمي در درون ، دستمايه عرضه به بيرون هستند.
ب ـ متغيرهاي «موضوع فعاليت» حوزه در درون
1 ـ پژوهش : مجموعه فعاليت هايي كه بتوان از طريق آن به گسترش مرزهاي دانش در معارف الهي نايل آمد.
2 ـ آموزش: انتقال اطلاعات در قالب كلاسه بندي شده به گونه اي كه علاوه بر رشد ذهني به پرورش روحي و بالا بردن قدرت عملكرد عيني طلاب علوم ديني منجر شود.
3ـ تبليغ: هر نوع بهره وري از قابليت هاي ايجاد شده . ارضاي نيازمندي هاي روحي ، ذهني و عملي

مخاطب
 

ـ تذكر :
1 ـ پرورش مبلغ با قابليت هاي مورد اشاره ، جزو فعاليت دروني حوزه است و تاثير گذاري در مخاطبان يا محيط بيرون حوزه جزو فعاليت بيروني آن تعريف مي شود.
2 ـ مفهوم مورد نظر از تبليغ اعم از معناي مصطلح تبليغ و پذيرش مسؤوليت اجرايي توسط روحانيت است .
ج ـ متغيرهاي «فعاليت» حوزه در درون
1 ـ برنامه ريزي : تنظيم فعاليت هاي موازي يا متوالي براي پرورش نيروهاي آشنا به معارف اسلامي و توانمند در سرپرستي تكامل فرد و جامعه.
2 ـ سازمان دهي : تقسيم حدود وظايف و اختيارات و ارتباط بين اجزاي نهاد روحانيت اعم از اجزا پيوسته و وابسته
3 ـ اجرا و نظارت : اجرايي شدن برنامه ريزي و سازمان دهي انجام شده و نظارت بر حسن اجراي آن براي اين منظور لازم است تا:
ـ امكان سنجي
ـ زمان بندي
ـ كنترل بازدهي
صورت گيرد.
د‌ـ الگوي ارزيابي و تحول در فعاليت هاي دروني (مديريت) حوزه
دـ 1 ـ الگوي اوليه (ماتريس دو بعدي)
از ضرب اوصاف مربوط به اثر و موضوع فعل فرهنگي در درون ، جدول ماتريس زير قابل ترسيم است كه بيانگر يك لايه از الگوست:

اثر فعل
  موضوع فعل

پژوهش  

آموزش  

تبليغ

ارائه علوم توصيفي
(باورها)

پژوهش در ارائه
علوم توصيفي

آموزش در ارائه علوم توصيفي

تبليغ در ارائه علوم توصيفي

ارائه علوم ارزشي
(اخلاقيات)

پژوهش در ارائه
علوم ارزشي

آموزش در ارائه علوم ارزشي

تبليغ در ارائه علوم ارزشي

ارائه علوم تكليفي
(رفتارها)

پژوهش در ارائه
علوم تكليفي

آموزش در ارائه علوم تكليفي

تبليغ در ارائه علوم تكليفي

دـ 2 ـ الگوي كامل (سه بعدي
در اين مرحله دسته سوم متغيرها (برنامه ، سازمان ، اجرا و نظارت) به الگوي اوليه اضافه مي شود.

الگوي ارزيابي و طراحي تحول در فعاليت هاي دروني حوزه
(مديريت برنامه)
 

فعل

ارائه برنامه

موضوع فعل

نسبت به پژوهش

نسبت به آموزش 

نسبت به تبليغ

آثار فعل

در علوم توصيفي
(اعتقادي)

ارائه برنامه نسبت به پژوهش در علوم توصيفي

ارائه برنامه نسبت به آموزش در علوم توصيفي

ارائه برنامه نسبت به تبليغ در علوم توصيفي 

در علوم ارزشي
(اخلاقي)

ارائه برنامه نسبت به پژوهش در علوم ارزشي

ارائه برنامه نسبت به آموزش در علوم ارزشي

ارائه برنامه نسبت به تبليغ در علوم ارزشي 

در علوم رفتاري
(تكليفي)

ارائه برنامه نسبت به پژوهش در علوم رفتاري

ارائه برنامه نسبت به آموزش در علوم رفتاري

ارائه برنامه نسبت به تبليغ در علوم رفتاري

الگوي ارزيابي و تحول در فعاليت هاي دروني حوزه
(مديريت سازمان)
 

تنظيم سازمان

فعل

نسبت به پژوهش

نسبت به آموزش

نسبت به تبليغ

موضوع فعل

آثار فعل

در علوم توصيفي
(اعتقادي)

تنظيم سازمان نسبت به پژوهش در علوم توصيفي

تنظيم سازمان نسبت به آموزش در علوم توصيفي

تنظيم سازمان نسبت به تبليغ در علوم توصيفي

در علوم ارزشي
(اخلاقي)

تنظيم سازمان نسبت به پژوهش در علوم ارزشي

تنظيم سازمان نسبت به آموزش در علوم ارزشي

تنظيم سازمان نسبت به تبليغ در علوم ارزشي

در علوم رفتاري
(تكليفي)

تنظيم سازمان نسبت به پژوهش در علوم رفتاري

تنظيم سازمان نسبت به آموزش در علوم رفتاري

تنظيم سازمان نسبت به تبليغ در علوم رفتاري

الگوي ارزيابي و تحول در فعاليت هاي دروني حوزه
(مديريت اجرا و نظارت)
 

اقدام به اجرا و نظارت 

فعل

نسبت به پژوهش

نسبت به آموزش

نسبت به تبليغ

موضوع فعل

آثار فعل

در علوم توصيفي
(اعتقادي)

اجرا و نظارت نسبت به پژوهش در علوم توصيفي

اجرا و نظارت نسبت به آموزش در علوم توصيفي

اجرا و نظارت نسبت به تبليغ در علوم توصيفي

در علوم ارزشي
(اخلاقي)

اجرا و نظارت نسبت به پژوهش در علوم ارزشي

اجرا و نظارت نسبت به آموزش در علوم ارزشي

اجرا و نظارت نسبت به تبليغ در علوم ارزشي

در علوم رفتاري
(تكليفي)

اجرا و نظارت نسبت به پژوهش در علوم رفتاري

اجرا و نظارت نسبت به آموزش در علوم رفتاري

اجرا و نظارت نسبت به تبليغ در علوم رفتاري

سه جدول فوق نيز در كنار هم الگوي كامل را معرفي مي كنند.
هـ ـ قواعد استفاده از الگوي دروني و بيروني
1‌ـ در جدول ماتريس ، متغيرها از راست به چپ به ترتيب اولويت قرار دارند.
2 ـ براي ايجاد تغيير در وضعيت موجود ، از مهم ترين عوامل شروع نمي شود، بكله از كم اولويت ها شروع مي شود(به دليل ممكن تر بودن تغيير در آنها).
3 ـ ايجاد تغييرات به شكل خطي نيست ، بلكه از طريق اين الگو ، نظام تغييرات قابل تشخيص است.
4 ـ الگوي پيشنهادي بيانگر ارتباط متعادل يا مطلوب متغيرهاست.
5 ـ شروع بهسازي فعاليت حوزه بايد از اصلاح ارتباط حوزه با بيرون ، با استفاده از ظرفيت موجود‌، آغاز شود.
وـ تفصيل الگو با ترسيم سه مرحله حفظ ، ترسيم و بالندي براي هر متغير
براي هر يك از متغيرهاي نه گانه در الگوي بيروني و نه گانه در الگوي دروني مي توان سه مرحله «حفظ ، ترميم ، بالندگي» در نظر گرفت:
1 ـ مرحله حفظ در حوزه علميه :نگهداري ميراث گذشتگان و انتقال آن به آيندگان
2ـ مرحله ترميم در حوزه علميه : پر كردن خلأ مباحث و مسائل منسوخ ، به گونه اي كه سطح كارآيي گذشته باقي بماند.
3 ـ مرحله بالندگي در حوزه علميه : گام نهادن به آفاق جديد و ارتقاي سطح در كارآيي گذشته .
با تعيين شاخص هاي حفظ ، ترميم و بالندگي در متغيرهاي فوق مي توان به ارزيابي عملكرد موجود و برنامه ريزي تحول براي آينده پرداخت .
پرسش اساسي در مقطع كنوني اين است : راهبرد حوزه مقدس علميه كدام يك از سه گزينه زير است:
ـ انتقال مواريث علمي و پر افتخار گذشته به نسل هاي آينده؟(حفظ)
ـ پاسخگويي به مسائل مستحدثه؟ (ترميم)
ـ تامين پشتوانه اسلاميت تمدن سازي اسلامي ؟(بالندگي)
هر سه گزينه تدبير كلان زمان حال را معلوم مي كند. در احتمال اول نگاه به گذشته بر جسته است . در احتمال دوم نگاه به نياز روزمره و در احتمال سوم نگاه به آينده . گر چه ضرورتا هر سه لازم است اما اولويت بندي بين اين سه چيست؟ و الزامات هر نوع اولويت بندي كدام است ؟
حوزه مقدس و پر افتخار علميه بايد بيش از پيش باور كند كه به بركت پيروزي انقلاب اسلامي ، دنياي اسلام و به ويژه جامعه شيعي پا به عرصه نوين و دشواري گذارده است . اين عرصه جديد ادعاي تمدن سازي جهاني بر مبناي انديشه ناب اسلامي در عصري است كه دنياي كفر و نفاق دقيقا همين ادعا را در طرف مقابل دارد؛ يعني تمدن سازي جهاني بر مبناي انديشه ليبرال دموكراسي .
نظام اسلامي و به تبع روحانيت بخواهد يا نخواهد وارد چنين ميدان وسيع درگيري علمي شده است اما مهم اين است كه تا چه حد به اقتضائات آن تن داده و مي دهد؟ غفلت امروز باعث انزواي حتمي حوزه در علميه در فرداست و توفيق در انجام اين ماموريت تاريخي ، فتحي جهاني و گامي بلند به سمت جامعه جهاني مهدوي(عج) است.
ارزش ، جايگاه و تاثير رهنمود بزرگان حوزه به ويژه فرمايش هاي روشنگر و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب در سفر پر بركت به شهر مقدس قم، با تطبيق الگوي فوق بر اين فرمايش ها،‌آشكار مي شود و در پي آن مي توان به برنامه جامع تحول دست يافته و آن را اجرايي كرد.
منبع:خردنامه همشهري ش 65